سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سر دیوار دلم قاصدکی پیدا شد.غزلی بود سپید.شبنمی بود روان

[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]

u کل بازدیدها : 5215

u بازدیدهای امروز : 2

u بازدیدهای دیروز : 0

u  RSS 



u خانه
u مدیریت
u پست الکترونیک
u شناسنامه

چهارشنبه 84/7/13 ساعت 3:49 صبح

i خانه شبتاب

ان رخ زیبای تو مهتاب کو

جلوه گر خانه شبتاب کو

ان قد چون سرو خرامان دل

روشنی دیده بی خواب کو

مرده ام از تشنگی روی تو

جام می ساقی بی تاب کو

همچو گلی خشک شد این ریشه ام

ساغر دستان پر از اب کو

گشت دلم همچو کویری خموش

ابر دل چشمه سیراب کو

سر به هر انجا که تو بودی زدم

ان رخ زیبای تو مهتاب کو


نوشته شده توسط: سید علی مو سوی

نوشته های دیگران ()

*******

************

*********************************

************

*******


i لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه شبتاب
[عناوین آرشیوشده]

*********************************

********************

:: درباره من ::

سر دیوار دلم قاصدکی پیدا شد.غزلی بود سپید.شبنمی بود روان

********************

:: لینک به وبلاگ ::

سر دیوار دلم قاصدکی پیدا شد.غزلی بود سپید.شبنمی بود روان

********************

:: آرشیو ::

ESHGH

********************

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

********************

:: خبرنامه ::

 

********************

پارسی بلاگ ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ